وَأَنزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجًا

و از فشرده شده‌ها14 [=ابرهای متراکم] آبی پی در پی15 [=باران] به زمین ریختیم،

14 - تشعشع خورشید و تابش آن بر سطح زمین موجب انبساط هوا در کوه و دشت، دریا و ساحل و جنگل و جلگه می‌گردد و همین باعث جریان یافتن توده‌های هوا و گردش آن «باد» می‌گردد. باد به نوبه خود بخار آب و ذرات مرطوب را که از سطح دریا تبخیر می‌گردد صعود می‌دهد و آن را به صورت توده‌های متراکم ابر به سوی سرزمین‌های خشک و تفتیده به حرکت درمی‌آورد. ابر وقتی به حدّ تراکم و فشردگی لازم رسید آماده ریزش می‌گردد. آیه فوق اشاره به مرحله‌ای از ابر دارد که به حالت فشردگی کامل «مُعْصِرَاتِ» رسیده و آماده ریزش می‌باشد. «ثَجَّاج» از ریشه «ثَجَّ»، پی در پی و به شدت جاری شدن را می‌رساند. اما باران که حیات‌بخش زمین مرده است سه نتیجه به بار می‌آورد‌:
1- «لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا» [انواع حبوبات و گیاهان دانه‌دار]، 2- «وَنَبَاتًا» [انواع روییدنی‌ها و مراتع سبز و خرّم]، 3- «وَجَنَّاتٍ أَلْفَافًا» [باغ‌های پیچیده و درهم، جنگل‌ها] که نعمات فوق قوت و غذای بنی‌آدم و چارپایان تحت اختیار او را تأمین می‌نماید.

15 - در این سوره نام جلاله «الله» که معرّف الوهیت خالق عالم است، اصلا نیامده و به جای آن سه بار نام «ربّ» [به صورت مضاف] و دو بار نام «رحمن» تکرار گشته است که تأکید سوره بر ربوبیّت و رحمانیّت آفریدگار عالم را نشان می‌دهد. پس از 5 آیه افتتاح سوره، که ناظر به نبأ عظیم و اختلاف مردم در آن است، از آیات 6 تا 16 جلوه‌هایی از ربوبیّت و رحمانیّت خالق عالم را که تماماً خط سیر و حرکتی را تصویر می‌نماید نشان می‌دهد، حرکتی که لایزال ادامه دارد و ناگزیر هدف و غایتی را تعقیب می‌نماید که به «آخرت» منتهی می‌شود. «ربوبیّت» پروردگار در اداره و سرپرستی پدیده‌ها جلوه می‌کند و «رحمانیّت» او، که از مبدأ لطف و فیض سرشارش سرازیر می‌گردد، هر مستعدی را به فراخور استعدادش در برمی‌گیرد و در جهت خیر و کمال وجودی‌اش برتر می‌آورد. نقش انسان همانند طفل دانش‌آموز، منطبق ساختن خود با نظامات و قوانین قاهر و حاکم بر مدرسه هستی، به خاطر بهره‌برداری و استفاده هرچه بیشتر از امکانات و لوازم موجود برای هدایت و رشد است.