الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ
که در آن [با تو / با یکدیگر] اختلاف نظر دارند.3
3 - سه آیه ابتدای سوره معارج «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ...» که در همان سال دوم بعثت به فاصله 7 سوره کوتاه پیش از سوره نبأ نازل شده از همین پرسشگری درباره عوارض و عذاب آخرت حکایت میکند که تنها یک نفر آن را مطرح کرده است، اما در سوره نبأ گویا در همین فاصله زمانی کوتاه، مسئله برای تعداد بیشتری از مردم مطرح شده و با وجود انکار و اعراض و بیاعتنایی اکثریت مخاطبان، سؤالاتی در مورد رستاخیز و تحولات قیامت به ذهنشان خطور کرده است که اختلاف نظرشان را با یکدیگر یا با رسول خدا در میان میگذارند. اگر این برداشت درست باشد، نشان از موفقیتی برای رسول خدا در ابلاغ مؤثر پیام و پیشرفت امیدوار کنندهای در مسیر هدایت در مدت کوتاه دو سال به شمار میرود. گویی نور هدایت از درز دیوارهای دنیامداری مشرکان یا روزنه غارهای بیخبری غافلان به درون دلها رخنه کرده و کسانی چشم خوی گرفته به خاموشی را گشودهاند.
اعراب معاصر پیامبر به وجود خدا، هرچند شرکآمیز، باور داشتند، با نبوّت از طریق یهودیان و مسیحیان آشنا بودند، اما خبر خاموش شدن خورشید و ستارگان، انفجار کوهها و آتش گرفتن دریاها و سایر تحوّلات فیزیکی جهان در آستانه قیامت برای آنها شگفتآور بود. از آن مهمتر، آنچه به خودشان مربوط میشد؛ بقای اعمال، رستاخیز و زنده شدن مجدّد و دامنگیر شدن عواقب اعمال بود که با حواس ظاهری و تجربه شناخت آنان به کلّی بیگانه مینمود. امروز نیز مسئله رستاخیز و ملزومات آن برای انسان مدرن درک ناشدنی به نظر میرسد.
نبأ عظیم همین تحولات پایان عمر زمین است که با تفصیل بیشتری از آن و از حقانیّت کتابی که این خبر را میدهد سخن میگوید: ص 67 (38:67) و 68- «قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ»، ص 87 (38:87) و 88- «إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِین».