حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا
بوستانها34 و تاکستانهایی،
34 - «حَدَائِق»، جمع حدیقه به باغ و بستان سبز و خرّم محصور گفته میشود که همچون حدقه چشم همواره مرطوب و متحرک است. این اوصاف البته به زبان تمثیل و تشبیه برای ذوقیات دنیایی ماست، وگرنه حقیقت وعدههای بهشتی برای هیچ نفسی قابل درک و فهم نیست. سجده 17 (32:17) - «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُون».
در این آیه و سه آیه پس از آن جمعاً به چهار دسته از لذات معمول میان آدمیان، به عنوان نمونه و مثال، اشاره کرده است: 1- لذت از باغ و بستان و میوههای لطیف آن، 2- لذت از همسر خوش ظاهر و خوش باطن، 3- لذت از شراب مسّرتافزا، 4- لذت از مجالس انس و گفتگو.
نکره آمدن همه این اوصاف [مَفَازًا، أَعْنَابًا، أَتْرَابًا، کَأْسًا دِهَاقًا] دلالت بر ناشناخته و تمثیلی بودن آن برای انسانها میکند و جمعاً در این سوره 50 وار کلماتی به صورت نکره آمده است. نکته دیگر استفاده از ضمیر متکلم معالغیر [14 مرتبه] به جای ضمیر متکلم وحده درباره پروردگار میباشد که دلالت بر تمرکز سوره بر مجموعه عوامل مؤثر در مشیّت خدا دارد [نَجْعَل، خَلَقْنَا، جَعَلْنَا، بَنَیْنَا، أَنْزَلْنَا، لِنُخْرِج، آیَاتِنَا، أَحْصَیْنَاه، نَزِیدَکُمْ، بِآیَاتِنَا، إِنَّا، أَنْذَرْنَا]. غیبت نام «الله» در این سوره و تکرار دو بار نام رحمن و دو بار ربّ مضاف [رَبِّک و رَبِّه] نیز محوریت موضوع «رحمانیت و ربوبیّت» را که پایه توحید و مورد انکار مشرکین معاصر نزول قرآن بوده است میرساند.