وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا
سوگند به برکَنَندگان2 با سختی و شدّت3 [=نیروها، عوامل و پدیدههای برکننده]،
1 - نام این سوره اشاره به عوامل، انرژیها و حرکات برکَنَنده و جدا سازنده سخت و شدیدی، با مصادیق متعدّد، در طبیعت است که با توجه به آیات ابتدایی سوره میتوان به آثار و نتایج آن پی برد. 26 آیه ابتدای این سوره در نیمه اول سال دوم بعثت و 20 آیه بعدی یک سال پس از آن نازل شده است. این سوره تماماً جنبه انذار و عبرت دارد و از وقوع قیامت و حال و روز محشور شدگان در آن روز خبر میدهد.
سوره نازعات را میتوان از نظر محتوایی به شش بخش، که آیات هرکدام با آهنگ و حرف مستقلی ختم میشود، برای فهم بهتر تجزیه کرد:
بخش اول [آیات 1 تا 5] سوگندهای سهگانه و دو نتیجهگیری.
بخش دوم [آیات 6 تا 14]حدوث قیامت و حالات، واکنشها و گفتار محشور شدگان.
بخش سوم [آیات 15 تا 26] رسالت حضرت موسی در برابر فرعون و عبرتگیری از تاریخ گذشتگان.
بخش چهارم [آیات 27 تا 33] آیات تکوینی در طبیعت و نعمتهای خدا برای انسان.
بخش پنجم [آیات 34 تا 41] تعیین سرنوشت آدمیان و تحقّق بهشت و دوزخ.
بخش ششم [آیات 42 تا 46] کنجکاوی معاصرین پیامبر درباره زمان قیامت.
سورههای قرآن معمولا از پنج بخش اصلی درباره گذشته، حال، آینده، طبیعت و شریعت [هدایت] تشکیل میشود. پنج آیه نخست «هدایتی» است به اصول و قوانین نیروها و حرکتهای جهان هستی، بخش دوم و پنجم درباره سرنوشت «آینده» زمین و آسمان و انسان است، بخش سوم به تاریخ «گذشته» اشاره دارد، بخش چهارم به آیات تکوینی خدا در «طبیعت»، و بالاخره بخش ششم درباره وضع «حال» یعنی معاصرین پیامبر و امروز است.
2 - «نَازِعَات» جمع نازعه و فاعل از «نَزَعَ»، برکَندن و جدا کردن چیزی یا کسی از مکان و جایگاه خود دلالت میکند. مشتقات این کلمه 20 بار در قرآن در موارد و موضوعات متنوعی تکرار شده است که بیشترین آنها درباره «تنازع»، یعنی جدال لفظی میان دو یا چند نفر برای کندن طرف مقابل از جایگاه فکری، اجتماعی و سیاسی اوست [7 مرتبه]. موارد دیگر عبارتند از: گرفتن فرمانروایی از کسی [آلعمران 26 (3:26) ]، کندن لباس [اعراف 27 (7:27) ]، کندن کینه و کدورت از سینه [اعراف 43 (7:43) و حجر 47 (15:47) ]، کندن پوست از بدن [معارج 16 (70:16) ]، گرفتن نعمت از شخص [هود 9 (11:9) ]، جدا کردن فرد یا افرادی از یک جمع [قصص 75 (28:75) و مریم 69 (19:69) ]، ریشه کن کردن اشخاص [قمر 20 (54:20) ]، برآوردن دست از گریبان [اعراف 108 (7:108) و شعراء 33 (26:33) ].
کاربردهای غیر قرآنی دیگر این کلمه را میتوان در مصادیق دیگری نیز یافت. مثل: رها کردن تیر ، به شدت کشیدن کمان، برآوردن دلو از چاه، روی آوردن به چیزی یا کسی با اشتیاق.
3 - «غَرْقًا»، صفت است برای کشیده و کنده شدن که دلالت بر شدت و نهایت آن میکند. از 23 موردی که کلمه غرق در قرآن آمده، این تنها موردی است که در غیر مفهوم حقیقی غرق شدن در آب به کار رفته است. اغراق کردن در کاری دلالت بر شدت و غرق شدن در آن میکند.
پنج آیه ابتدای این سوره که شامل سه «واو» سوگند و دو نتیجهگیری از آنها میباشد، بیانگر جریان امور عالم با اِعمال نیرو و ایجاد حرکت و سرعت بوده و از آیات مبهم و مورد اختلاف مفسرین و مترجمینی به شمار میرود که چون به تشخیص مطمئن و مشترکی در فهم پنج اسم فاعل مقدمه سوره نرسیدهاند، به تعبیر و توجیههای مختلفی متوسل شده و آنها را به فرشتگان، ستارگان، وحشیان، کشتیها، ابرها و مشابه آن نسبت دادهاند. اگر سوگندهای نازل شده پیش از این، ناظر به پدیدههای محسوس و مشهود بود، به نظر میرسد سوگندهای این سوره ناظر به عوامل و انرژیهایی است که مولد و موجب حرکتهای متنوع، از بسیار سخت و شدید تا آسان و روان، بوده و درنهایت تدبیر امری از امور طبیعت را انجام میدهند؛ از حرکت باد در اثر تابش خورشید بر زمین گرفته، که میلیونها تُن ذرات رطوبت را از سطح دریاها کنده و با گسترش و بالا بردن آن به سیر نشاطی و شناوری ابرها در آسمان و سرعت و سبقت طوفانها و نزول باران و تدبیر امر سبز و خرمی زمین منتهی میشود، تا جنبشهای حیاتی در گیاه و حیوان و نیز انسانهای متعالی که به انگیزه ایمان و نیروی احسان و تقوی از جاذبههای غرایز جسمانی خود را کنده و آزاد کرده و به نشاط و شناوری در فضای معنوی درمیآیند و با سبقت در ایمان و سامان دادن کار خلق به انجام مسئولیتهای انسانی و تدبیر امور همنوعان میپردازند.
جهان ستارگان نیز مشمول همین قاعده و قانون از حرکتهای شدید تا شناوری بوده و با کنده شدن از جاذبه نخستین، با سبکی و نشاط در مدار خود شناور گشته و منظومهها و مجموعههای کهکشانی را تشکیل میدهند.
برخی مصنوعات بشری نیز که منطبق با عوامل طبیعی طراحی و ساخته میشود، همچون هواپیماهای بلند پرواز و موشکهایی که پس از کنده شدن از جوّ زمین در فضای لایتناهی با حرکاتی نشاطی و شناور به سوی ستارههای مجاور سفر میکنند، مصادیقی از این نوع حرکات به شمار میآیند.