فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
اما [نه تنها به خود نیامدند، بلکه] هرگاه شرایط نیکوئی به آنها روی میآورد [=سختیهای هشدار دهنده برداشته میشد]، میگفتند: این به خاطر [تدابیر، یا شانس و اقبال نیکوی] خود ماست، 169 و هر گاه شرایط بدی به آنها روی میآورد [=سختی هشدار دهنده دیگری میرسید]، به موسی و یارانش فال بد میزدند [=آن را از شومی قدم آنها میشمردند]؛ 170 آگاه باشید که [شومی] سرنوشت آنها، تنها نزد خداست [و به کردار خودشان ارتباط دارد]، اما [متأسفانه] بیشتر آنان نمیدانند [و اسیر باورهای باستانی در طلسم و جادو و خرافات هستند].
169- مقدّم آمدن «لنا» (در: قَالُوا لَنَا هَذِهِ) از نظر قواعد زبانی، تأکید بر تعلّق به خویشتن را میرساند که دلالت بر خودپرستی و غفلت آنان از آفریدگار عالم و نظامات الهی میکند.
170- «تطیر» در باب تفعل طیر (پرنده) است. اعرابِ جاهلیت به فال و جادو و بختآزمائی و سعد و نحس اشخاص و اوقات باور داشتند و برای تصمیمگیری در تردیدها، پرنده دستآموزی را به هوا میفرستادند؛ اگر در بازگشت بر شانه راست مینشست، بر آن کار اقدام میکردند و اگر بر شانه چپ مینشست، آن را به فال بد میگرفتند. به تدریج پرنده به هوا انداختن (تطیر) معنای سرنوشت یا شومی یافت. فرعونیان، مشکلات اجتماعی پیش آمده از عملکرد منحرفانه خویش را با فرافکنی خودفریبانه به حساب موسی و نظریات موحّدانهاش میگذاشتند. آیات 18 (36:18) و 19 سوره یاسین و 136 اعراف (7:136) نیز همین فرافکنی را از ناحیه مردمانی دیگر نسبت به رسولان الهی نشان میدهد.
در ضمن کلمه «طائر» در قرآن معنای سرنوشت میدهد؛ در اسراء 13 (17:13) آمده است: «سرنوشت هر کسی در قیامت به گردن خود اوست (وَکُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ کِتَابًا یَلْقَاهُ مَنْشُورًا)، در این آیه، هرچند تأکید شده سرنوشت آنان نزد خداست (إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللهِ)، اما از زاویهای دیگر، در سوره یس 19 (36:19) (قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ...) بر نقش خود انسان در سرنوشتش تصریح گشته است.