سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِن يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ

کسانی را که به ناحق در زمین تکبر می‌ورزند، از [ایمان به] آیات خود منصرف خواهم ساخت، [تا جائی که] اگر هر نشانه‌ای ببینند ایمان نمی‌آورند؛ اگر راه رشد را ببینند، آن را در پیش نمی‌گیرند و[لی] اگر راه سرگرادانی را ببینند آن را در پیش می‌گیرند، 195 این [واژگونگی در انتخاب و عمل] بدان دلیل است که آیات ما را دروغ شمردند و از آن غافل بودند. 196

195- غوایه به راه تباهی و هلاکت رفتن است، درست مقابل رشد که به راه سعادت منتهی شدن می‌باشد. قرآن واژه «غوایه» را مقابل رشد قرار داده است. مثل بقره 256 (2:256) : لا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ. (همچنین اعراف 146 (7:146) ). اطاعت از حق، آدمی را به رشد می‌رساند و عصیان در برابر آن، به غَی (وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى- طه 121 (20:121) ).
منصرف ساختن مستکبران از ایمان به آیات، عکس‌العمل طبیعی عملکرد خودشان و به اصطلاح سلب توفیق آنهاست که چون همه امور و فعل و انفعالات به خدا منتهی می‌شود، آن را به خود نسبت داده است. کسی که خود بزرگ بین باشد، بدیهی است که به راه رشد خدائی گام نگذارد و سوی سراب هوی و هوس میل کند.
196- غفلت، بی‌توجهی به امر مهم و سرنوشت ساز و بی‌رغبتی به آن است، نه بی‌خبری غیر ارادی.