وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِي أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِـمِينَ
و چون موسی [با شنیدن این انحراف] با خشم و تأسف نزد قوم خویش بازگشت، 199 گفت: پس از [رفتن] من، چه بد جانشینی برای من [در اطاعت از فرمان سامری] برگرفتید! آیا در امر پروردگارتان بیصبری کردید [و نتوانستید تأخیر ده روزه مرا تحمل کنید]؟ 200 و [آنگاه موسی] الواح را گذاشت و [موی] سر برادرش را گرفت و به سوی خود همی کشید! [هارون] گفت: ای پسر مادرم 201 این مردم مرا تحت فشار قرار دادند و نزدیک بود مرا بکشند، پس دشمنان را [با سرزنش من] شادمان مکن و مرا در ردیف آنان قرار مده.
199- طبق مفاد آیه 85 سوره طه (20:85) در همین زمینه، خداوند موسی را از آزمون بنیاسرائیل و فریب سامری آگاه ساخته بود.
200- جالب اینکه موسی نیز در رفتن به میقات عجله داشت و خدا از شتابش در شتافتن به میعادگاه پرسش کرد، اما بیصبری موسی در جلب رضایت ربّ کجا (طه 83 (20:83) و 84)، و بیصبری بنیاسرائیل در رضایت نفس خود در گوساله پرستی کجا!
201- ذکرِ «ای پسر مادرم»، به جای «ای برادرم»، ظاهراً برای جلب عواطف خانوادگی و آرام کردن موسی بوده است. این احتمال نیز وجود دارد که موسی و هارون از طرف پدر ناتنی بودهاند.