وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِّمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاءُ وَتَهْدِي مَن تَشَاءُ أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ
و موسی هفتاد تن از مردان قومش را برای وعده گاه ما [در زمان و مکان معین] برگزید، و چون [با وجود آیات فراوان قبلی، باور کردن سخنان موسی را مشروط بر دیدن آشکار خدا کرده بودند] زلزله سختی آنان را گرفت 204 [و هلاک شدند، موسی] گفت: پروردگارا! اگر میخواستی [میتوانستی و] آنها و مرا پیش از این نابود میکردی [نه اکنون که با توبه به درگاهت پناه آوردهایم]، آیا ما را به خاطر کاری که نابخردان ما کردهاند هلاک میکنی؟ این جز آزمون تو نیست [که به این وسیله] آن را که بخواهی [=سزاوار بدانی] در گمراهی رها می سازی و آن را که بخواهی [=شایسته سعادت بدانی] رهبری می کنی. توئی مولای ما [=یار و یاورمان] پس ما را بیامرز و بر ما رحمت آر که تو بهترین آمرزندگانی.
204- آیات 55 و 56 سوره بقره (2:55) به صراحت این موضوع را بیان میکند (وَإِذْ قُلْتُمْ یَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللهَ جَهْرَهً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَهُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْنَاکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ). گویا موسی پس از انحراف قومش در گوساله پرستی، این عده را که مستعدتر برای ایمان به نظر میرسیدند، برگزیده و به میقات برده بود تا در محیط و مهبط وحی با تمرکز و توجه بیشتر، حالت معنوی را تجربه و تمرین کنند و به صدق سخنان او باور نمایند، ولی آنها لجبازانه ایمان آوردن را مشروط به دیدن رو در روی خدا کردند!