فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَـوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَظْلِمُونَ
اما ستمگرانشان [با بیاعتنائی به فرمان کاستن از سخن طلبکارانه] آن را به گفتاری غیر از آنچه به آنها توصیه شده بود [=به ضدّ آن] تبدیل کردند، 218 پس به خاطر استمرار در ستمکاری، بلائی [از پریشانی و اضطراب] از آسمان بر آنها فرستادیم. 219
218- به آنها توصیه شده بود که سخنشان نشانه کاهش در مطالبات و انتظارات باشد و در شهرنشینی از مقرّرات جامعه مدنی پیروی کنند. اما آنها با روحیه فردیت و خودمحوری، بر حقوق عمومی تجاوز کردند و در نتیجه نابسامانیهای ناشی از عوارض آن (رِجْزُ) دامنشان را گرفت.
219- معنای اصلی «رِجْزُ»، اضطراب و لرزشی است که شخص یا جامعه را زمینگیر و مستأصل میسازد. اعرابِ جاهلیت وقتی پای شتر دچار آسیب میشد و به دلیل لرزه و ناتوانی از رفتن باز میایستاد، این کلمه را به کار میبردند. مسلط شدنِ رجز بر بنیاسرائیل همان نابسامانیها، ناامنیها، آشوبها و رفتن شادی و آرامش از جامعه است.