قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ

بگو: پروردگارم [نه به زشتی، که] به عدالت فرمان داده است 34 و [اینکه] توجه [موحّدانه] خود را در هر مسجدی [از توجه به امور نازل دنیائی] برتر آورید 35 و او را با اخلاص در دین بخوانید 36 [و بدانید] همانگونه که شما را در آغاز بیافرید [دگربار در قیامت] باز می‌گردید.

34- عدالت، متعادل و هماهنگ بودن، و فحشاء از تعادل و تناسب خارج شدن است. تقابل این دو کلمه در این آیه، تضاد آن دو را نشان می‌دهد.
35- «اقامه» را برپا داشتن معنا کرده‌اند، که مفهوم اهمیت دادن و جدی گرفتن دارد. مثل: اقامه صلات، اقامه وزن (رعایت عدالت در معاملات)، اقامه شهادت برای خدا (گواهی دادن به نفع مظلومان)، اقامه وجه (توجه و رویکرد جدی به اهداف متعالی). معنای ظاهری «وجه»، همان چهره و روی آدمی است، اما از آنجائی که روی آوردن به هر چیز، نشانه رویکرد دل به آن است، معنای باطنی این کلمه اهداف و آرمان‌هائی است که به آن روی می‌آوریم. مثلا آنگاه که ابراهیم(ع) پس از روی آوردن به ستاره و ماه و خورشید و مشاهده افول آنان، به آفریدگار آنها روی آورد، گفت: «إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ...» (انعام 79 (6:79) )، مسلماً متوجه ساختن وجه خود، همان نگاه دل و هدفگیری در زندگی است.
36- موضوع «خالص کردن دین در عبادت خدا» 12 بار در قرآن تکرار شده است که اهمیت فوق‌العاده این امر را در خداپرستی نشان می‌دهد و سوره «زمر» بیش از بقیه سوره‌ها (4 بار در آیات: 2، 3، 11، و 14) به این امر پرداخته است. برای کلمه «دین» متأسفانه برگردانی جامع به زبان فارسی نداریم. گفته شده معنای دین، جزا و پاداش است؛ البته به این معنا نیز در قرآن آمده است، اما بُعد دیگر واژه دین، «قانون اساسی و نظامات حکومتی» است (یوسف 76 (12:76) ) که بر اساس آن شهروندان جزا داده می‌شوند. واژه «ایدئولوژی» نیز، که از کلمات وارداتی غرب است، از جهاتی مشابه معنای دین است. به هر حال، خالص کردن دین برای خدا، احتراز از شرک و انگیزه‌های غیر‌خدائی در عبادت می‌باشد.