وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِـحًا قَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُـوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
و به سوی [قوم] ثمود برادرشان صالح 104 را [فرستادیم، که] گفت: ای قوم من! خدای یکتائی را بندگی کنید که شما را معبودی جز او نیست. [اینک] نشانه روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است؛ همین [مادّه] شتر خدا، که آیتی است مر شما را، 105 پس آزادش بگذارید تا در زمین خدا چرا کند و آزارش مرسانید که شما را عذابی دردناک در رسد.
104- به گفته شرق شناسان، قوم ثمود از قبایل عربِ ساکن سوریه و در سلطه دولت آشور بوده است. نام این قوم علاوه بر اشعار دوران جاهلیت، در کتیبه سارگن دوم پادشاه آشور که 715 سال پیش از میلاد مسیح میزیسته آمده است (اعلام قرآن، دکتر خزائلی، ص 216). تورات نیز از پیامبری به نام شالح، از نوادگان نوح یاد کرده که محتملاً باید همان صالح باشد (تورات، سفر پیدایش، باب 10، سیمان 23- 24).
105- در قرآن هیچ توضیحی بر اینکه این ماده شتر چه ویژگیهائی داشته، نیامده است. در آیه 73 سوره اعراف (7:73) نیز به همین اشاره اکتفا شده که: «این شتری است خدائی که برای شما در آن نشانهای (معجزهای) است، پس بگذارید در زمین بچرد و آزارش ندهید». در سوره شمس نیز بر «آیه بودن» این شتر و تمکین به سهمیه و حق آب او اشاره شده است. صرف نظر از اینکه این شتر چگونه بوده، که نشانه و علامتی (آیهای) از خدا محسوب میشده، آنچه مورد نظر این آیه است، ظاهراً آزمون این قوم در تمکین به حقوق غیر خود و تمرین پرهیز از تجاوز به آن بوده است. به نظر میرسد کمبود آب مسئله قابل ملاحظهای برای آن مردم محسوب میشده و سهمیهبندی آن، نظامی برای مهار و متوقف ساختن زورمداری و تجاوز به حقوق ضعیفان بوده است. در چنین شرایطی، ماده شتر زبان بسته شاید نماد مظلومانی محسوب میشده که باید سهمیه آنان رعایت گردد. انتساب این شتر به خدا (هَذِهِ نَاقَهُ اللهِ – اعراف 73 (7:73) و شمس 14 (91:14) ) و «آیه الله»شمردن آن، شرافت این نماد را که بیانگر حق و حقوقی است نشان میدهد.
نه آنکه آن را، همچون «گاو بنیاسرائیل»، پرستش کنند، بلکه فقط آزادش بگذارند تا در زمین بچرد و از چشمه آب بنوشد. اگر «گاو» با فرهنگ و زندگی بنیاسرائیل درآمیخته بود و زندگیشان به آن وابستگی داشت، در فرهنگ اعراب و محیط زیست صحرائی آنان «شتر» چنین نقشی را ایفا میکرد و غیرمتعارف بودن تولد یا تحرک او (که از آن اطلاعی در دست نیست) میتوانست برای مردم فاقد رشد ذهنی در فهم آیات الهی، معجزهای «حسّی» محسوب شود.