وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ

هیچ پیامبری را [برای هدایت] به شهری نفرستادیم، مگر آنکه اهل آن را [پس از انکار پیام الهی] به سختی و گزند [=نابسامانی‌های اجتماعی ناشی از عملکردشان] گرفتار کردیم، باشد تا تضرّع کنند 128 [=از قله غرور در برابر حق فرود آیند و تکبرشان به تواضع تبدیل شود].

128- عذاب مورد نظر در این آیه، نه عذاب اخروی، بلکه همین نابسامانی‌ها، ناملایمات و عوارض فردی و اجتماعی است که دامنگیر جوامع منحرف از حق و عدالت می‌شود. معنای عذاب، همان درد و رنجی است که از برآورده نشدن خواسته‌های مادی و معنوی و فردی و اجتماعی ناشی می‌شود و چون در نظام خدا و طبق قوانین اوست که چنین عواقبی عارض می‌شود، این عذاب را به خود و مجموعه عواملی که مقدر کرده نسبت داده است. این عذاب موقت و مختصر (در مقایسه با عذاب آخرت) همچون چراغ قرمز هشداردهنده ماشین‌ها، رحمتی به شمار می‌آید.
«بَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ» ظاهراً به دو نوع نابسامانی اشارت دارد؛ سختی و رنجی که از خشم و خشونت دشمن و عوامل بیرونی ناشی می‌شود (بأس)، و درد و رنجی که درونی است (ضراء)، مثل: بیماری، بیکاری، افسردگی، اعتیاد و... . همه اینها عذابی ااست که از عملکرد خود مردم ناشی می‌شود. به تعبیر قرآنی: روم 41 (30:41) - به خاطر دستاورد (آثار اعمال شرک ‌آمیز) مردم است که فساد (آلودگی در محیط زیست) در خشکی و دریا ظاهر شده تا نتیجه آِچه را که کرده‌اند به آنها بچشاند تا شاید از خطا برگردند.
تضرّع اظهار ذلت و خضوع در برابر قدرت ربوبی است که اغلب با اشک و زاری همراه می‌شود. «ضرع» به پستان گفته می‌شود که به راحتی و مهر سرازیر می‌شود و کودک را سیراب می‌کند. انسان در برابر پروردگار نیز باید همچون کودک طلب نیاز کند تا شیر رحمت او بجوشد. به قول مولوی (مثنوی دفتر 5 – ابیات 135 به بعد):
تـا نـگرید طفلک نـازک گـلو
کی‌روان گردد زپستان شیراو
تـا نگریــد ابـرکی خندد چمن
تـا نـگرید طفل کـی نوشد لبن
طفل یکروزه همی‌داند طــریق
که بـگریـم تا رسد دایـه شفیق
تــو نمی‌دانی کـه دایـه دایگان
کم دهد بی‌گریه شیرت‌رایگان
گفت «ولیبکوا کثیراً» گوشـدار
تا بریــزد شیـر فضل کــردگار
گـریه ابـر است و سـوز آفتاب
اُستُن دنیا همین دو رشتــه یاب
در ضمن آیات 76 و 76 سوره مؤمنون (23:76) و 94 تا 95 اعراف (7:94) نیز در همین زمینه می‌باشد. در دعا کردن هم خدا توصیه کرده است او را در خِفا و به حالت خوف و تضرّع بخوانیم (انعام 63 (6:63) ، اعراف 55 (7:55) و 205 (7:205) ).