بِأَيْدِي سَفَرَةٍ

به دست [همّت و تلاش] سفیرانی،14

14 - «سَفَرَهٍ» جمع سافِر، از ریشه سَفْر [پرده برداشتن و آشکار کردن]، به نویسندگانی گفته می‌شود که حقایق را برای مردم آشکار می‌سازند. به خروج از خانه و شهر نیز از این جهت سفر و مسافرت گفته می‌شود که از تنگنای زندگی خارج می‌شویم و در صحرا و دشت افق‌های روشن‌تری از طبیعت را می‌بینیم. سفیر نیز به فرستاده و نماینده رسمی گفته می‌شود که حامل پیام‌های دولت متبوعه خود می‌باشد و آن را آشکار می‌سازد.
اما مراد از نویسندگان در این آیه چه کسانی هستند!؟ عده‌ای به استناد آیات 10 (82:10) و 11 انفطار [وَإِنَّ عَلَیْکُمْ لَحَافِظِینَ کِرَامًا کَاتِبِینَ] آنها را فرشتگان و صُحُف را لوح محفوظ یا کتاب‌های آسمانی شمرده‌اند. اما کسانی صُحُف را همان صحیفه‌های ذهن و حافظه مؤمنین و نوشته‌های روی پوست و چرم و کاغذ دانسته و کاتبین را همان نویسندگان قرآن با «قلم»، یا ثبت‌کنندگان آن در تاریخ، با علم و ایمان و «عمل» خود شمرده‌اند. قرآن نیز تصریح می‌کند که این کتاب نه خطوط ظاهری، بلکه آیات روشنگری است در سینه کسانی که علم داده شده‌اند: عنکبوت 49 (29:49) - «بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ...». همچنان که فرمود: ایمان را در دل آنها نوشت: مجادله 22 (58:22) - «...کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ ...».
در آیه «بِأَیْدِی سَفَرَهٍ»، حرف «ب» سبب و وسیله را می‌رساند و «ید»، نماد نیرو و عملکرد است. آن سفیران حق نه تنها از طریق نوشته‌ها، بلکه با ایمان، احسان، علم و تقوای خود «سفیران» خدا در ابلاغ پیام قرآن بودند، از پیامبران و اولیاء حق گرفته تا صدّیقین و شهداء و صالحین.