وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ

و او [=پیامبر] نسبت به غیب26 [=حقایقی که دریافت کرده] بخیل نیست.27

26 - هرآنچه از دید ظاهری یا بینش باطنی ما دور است و درک و دانش و دسترسی علمی به آن نداریم، «غیب» است. جهان هستی را اسراری است که راز و رمز آنها را، که غیب نامیده‌ می‌شود، جز خدا کسی نمی‌داند [انعام 59 (6:59) ، یونس 20 (10:20) ، هود 123 (11:123) ، نمل 65 (27:65) و...]. پیامبران هم جز به مقدار و در حدّی که خداوند برای هدایت بندگان به آنان الهام کرده است، هیچ خبری از غیب نداشتند [انعام 50 (6:50) ، اعراف 188 (7:188) ، هود 31 (11:31) ، جن 26 (72:26) ]. قرآن آنچه را نیز بر پیامبران نازل شده غیب خوانده است: یوسف 102 (12:102) - «ذَلِکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْک...» و جن 26 (72:26) و 27- «عَالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا».

27 - «ضَنِین» به بخیل و کسی که از خیر رسانی به دیگران خوددار باشد گفته می‌شود. پیامبر ضنین نیست، یعنی آنچه را از خدا دریافت کرده بی‌کم و کاست به شما تحویل می‌دهد. فرق ضنین با بخیل این است که بخل نسبت به اشیاء یا اموال بی‌اهمیت هم وجود دارد، اما ضنین بودن حتما نسبت به چیزهای نفیس و بسیار با ارزش است که هرکس مشتاق انحصار آن برای خودش می‌باشد. پیامبران بر خلاف این سخن که «...کان را که خبر شد خبری باز نیامد»، همه آنچه را که خبردار شدند، امانتی می‌دانستند که باید به مردم بسپارند.