يَاأَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ
هان! ای انسان! همانا تو [در زندگی دنیا] به سوی پروردگارت [در مسیر رشد و کمال] کوشندهای، کوششی سخت6 [با رنج و تعب]، پس به او خواهی رسید7 [=گام به گام به تناسب تلاش خود، رشد خواهی کرد].
6 - کلمه «کَادِحٌ» تنها در همین آیه قرآن آمده است. در شرح این کلمه در المنجد آمده است: تلاش زیاد کردن و رنج کشیدن در کار، کسب روزی کردن، شانه زدن موها، خراشیدن بدن یا صورت، خراش و اثر زخم.
7 - «لقاء پروردگار» را اغلب ملاقات خدا در روز قیامت و رستاخیز شمردهاند، هر چند این معنا در مواردی صدق میکند، اما به نظر میرسد لقاء ربوبی تنها در آخرت نیست، وقتی خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر است، امکان برقراری ارتباط [ملاقات] با او همواره برقرار میباشد. لقاء ربوبی، نزدیک شدن و پیوند بنده با پروردگار است. همچنانکه دانشآموز با گوش سپردن به معلم و خواندن هر کلمه از کتاب او، به درک و فهم و ملاقات [تلاقی، تلقی، القاء...] مرتبهای از هویت علمی معلم نزدیک میشود، ما نیز اگر گوش دل به کلام حق سپرده باشیم و به آن عمل کنیم، پله پله به لقای او نزدیک میشویم.
این نکته نیز حائز اهمیت و قابل توجه است که «فَمُلاقِیهِ» نتیجه طبیعی تلاش را میرساند و اگر غرض آخرت بود، «ثم ملاقیه» گفته میشد. انتظار ملاقات حضوری و دیدن خدا نیز با فصلالخطاب «لَنْ تَرَانِی» [اعراف 143 (7:143) ] منتفی و محال است.