وَيَنقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا
و شادمان به سوی اهلش11 بازگردد.12
11 - کلمه «اَهْلِ» در قرآن 54 بار و با ضمیر [اهله، اهلهم، اهلکم و...] 83 بار [جمعاً 137] تکرار شده است. در تمامی 54 باری که این کلمه [بدون ضمیر] آمده است، نوعی اهلیت، همفکری، همزیستی و همبستگی دیده میشود، مثل: اهل کتاب [31 بار]، اهل القری [8 بار]، اهل مدینه [3 بار]، اهل بیت [3 بار]، اهل مَدْین [2 بار]، اهل الذکر [2 بار]، اهل یثرب، اهل النار، اهل التقوی و اهل المغفره.
درست است که اعضای خانواده به دلیل پیوند خونی یا سببی و زیر یک سقف زیستن، اهل بیت محسوب میشوند، ولی این اهلیتی بیرونی است، نه الزاماً درونی و ایمانی.
12 - «یَنقَلِبُ»، برگشتی است از وضع حال به وضعی دیگر. اما در کلمه انقلاب، نوعی زیر و رو شدن نفسانی مشهود است، و گرنه گفته میشد یرجعون. این انقلاب، تبدیل بیم و نگرانی دوزخی شدن، با گذشتن از حسابی آسان و روانه بهشت گشتن است. چنین احساس و انبساط خاطری را در قیاس با محصّلی که کارنامه قبولی خود را دریافت کرده و با فریاد شادی به سوی کسانش میشتابد، قرآن در آیهای دیگر به تصویر کشیده است: حاقه 19 (69:19) تا 22- «فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا کِتَابِیَهْ إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلاقٍ حِسَابِیَهْ فَهُوَ فِی عِیشَهٍ رَاضِیَهٍ فِی جَنَّهٍ عَالِیَهٍ».