وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ
و [سوگند] به زمین [دارای ماهیّت] آشکار کننده [گُل و گیاهان].9
9 - «صَدْع»، آشکار و ابلاغ کردن است، آن طور که فرمود: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ...» [حجر 94 (15:94) ]، پیامبر باید نور هدایتی را که خداوند از بالا بر افق اندیشه پیامبر وحی کرده است، به دیگران منعکس و منتقل نماید. صبح را نیز به اعتبار آشکار کردن طبیعت «صدیع» میگویند. در قرآن آمده است که اگر قرآن بر کوه نازل میشد از خشیّت خدا خاشع و «مُتَصَدِّع» میگردید [حشر 21 (59:21) ]. یعنی منفجر و ذرات آن در فضا منتشر و پراکنده میشد. اگر سر درد را هم تصدیع گفتهاند [واقعه 19 (56:19) ]، به خاطر همان حالت انفجاری است که آدمی احساس میکند. اگر ماهیّت «رجع» داشتن آسمان و «صدع» داشتن ذاتی زمین را آن چنان که مفسرین گفتهاند، همان ریزش باران از آسمان و شکافتن زمین به خاطر یخبندان زمستان یا قدرت رویش درختان بگیریم، رجعت و برگشتی را مشاهده میکنیم که همه ساله در فصل بهار تحقّق مییابد و انواع جمادات، گیاهان و حیوانات را به وجود میآورند. اما اگر منظور آیه، بالاتر و ناظر به طبیعتِ برگشتنی کل آسمانها [نه جوّ زمین] و ماهیّت شکافته و جداشدنی زمین [از منظومه شمسی، خوشه کهکشانی یا کهکشان] باشد، دامنه «رجعت» ابعاد گستردهای خواهد داشت.