إِنَّهُ لَقَـوْلٌ فَصْلٌ
بیگمان آن [وعده رستاخیز] گفتاری جداکننده [حق از باطل] است10 [یا متفاوت با سخنان دیگر است].
10 - نتیجهای که از این دو سوگند گرفته میشود، فصل بودن [نه هزل بودن] وعده قیامت یا قرآنی است که چنین اخباری را بیان داشته است. همانطور که گفته شد باید رابطهای میان سوگندها با این نتیجه برقرار باشد تا از توجه به ماهیّتِ «رجعت»دار آسمان و «صدع»دار زمین بتوان به فصل بودن این خبر پی برد. در آیات متعددی از قرآن روز قیامت را به دلیل حدّ فاصلی که میان دنیا و آخرت ایجاد میکند، یا از آنجایی که پایان نظام دنیایی و سرفصل نظام اخروی را اعلام میکند، «یومالفصل» نامیده است، در رجعت پدیدههای عالم از ذرّه تا کهکشان نیز فصل جدایی و مقطعی وجود دارد که هر پدیدهای تغییر حالت و ماهیّت میدهد [متولد میشود یا میمیرد و یا تغییر کیفیت میدهد]. به همین ترتیب ماهیّت ذاتی «رجعت» آسمانها و ماهیّت شکافنده و جداشدنی زمین به وضوح «انفصال» و جدایی آشکاری را نشان میدهد، گفتار قرآن نیز که خبر از تحقّق روز آشکار شدن اسرار میدهد [یَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ] گفتاری قطعی و جداکننده حق از باطل میباشد [إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَمَا هُوَ بِالْهَزْل].
درشگفتم از بخیل که فقری را به شتاب میطلبد که همواره از آن میگریزد،
درشگفتم از متکبّری که دیروز نطفهای بود و فردا مرداری بیش نخواهد بود،
درشگفتم از کسی که درباره خدا شک میکند در حالی که آفریدگان خدا را میبیند،
درشگفتم از کسی که مرگ را فراموش میکند، در حالی که مردگان را میبیند،
درشگفتم از کسی که رستاخیز را انکار میکند، در حالی که پیدایش نخستین را میداند،
درشگفتم از کسی که دنیای فانی را آباد میسازد و جهان باقی را وا میگذارد. [از سخنان امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه: حکمت 126 - 121]