وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ

سوگند به [پدیده] افزایش و کاهش4 [=نظام تبدیل تدریجی شب به روز و برعکس].

4 - معنای «شَفْعِ»، انضمام و اضافه شدن به چیزی است، همچنانکه در شفاعت واسطه‌ای برای برآورده شدن حاجت اضافه می‌شود. اما در مورد «وَتْرِ»، از دو مورد دیگری که مشتقات این کلمه در قرآن آمده است، می‌توان برای فهم جامع و عمیق‌تری مدد گرفت:
محمد 35 (47:35) - ...اللهُ مَعَکُمْ وَلَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمَالَکُمْ [...خدا با شماست و هرگز از اعمالتان نمی‌کاهد]
مؤمنون 44 (23:44) - ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَىٰ... [سپس رسولانمان را به تواتر- پی در پی- فرستادیم]
می‌دانیم شب و روز ناگهان جابه‌جا نمی‌شوند که اگر چنین بود، عوارض تغییر ناگهانی گرما و سرما و روشنایی و تاریکی، حیات را به کلی مختل می‌ساخت. اما همانطور که همه روزه شاهد هستیم، از لحظه فجر تا طلوع خورشید و از ابتدای غروب تا تاریکی کامل، بیش از یک ساعت به طول می‌انجامد. مفسرین شفع را زوج و وتر را فرد ترجمه کرده‌اند، با توجه به ارتباط تنگاتنگ سوگندهای این سوره که از فجر، شبهای دهگانه و سپری شدن تدریجی تاریکی یاد می‌کند، آیا نمی‌توان «شفع» را همان افزایش تاریکی و روشنایی، و «وتر» را کاهش تدریجی آن در تبدیل نظام شبانه‌روزی فرض کرد؟ پدیده «ریزش» نیروهای باطل و «رویش» نیروهای آزادی‌خواه و حق‌طلب در جوامع بشری مصداقی از همین مکانیسم شفع و وتر محسوب می‌شود.