إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
جز این نیست که مؤمنین [راستین] کسانی هستند که هرگاه خدا یاد شود، [از خطاهای خود] دل نگران شوند،2 و چون آیات او بر آنها تلاوت شود، بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگارشان توکل کنند.
2- وَجَل را نیز ترس ترجمه میکنند. از پنج باری که این واژه در قرآن تکرار شده، سه مورد آن با قلب آمده است: «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» [انفال 2 (8:2) ، حج 35 (22:35) ، مؤمنون 60 (23:60) ] و 2 مورد دیگر [حجر 52 (15:52) و 53] نیز در توصیف دل نگرانی و اضطرابی که بر ابراهیم(ع) نسبت به مهمانان ناشناخته [فرشتگانی در قالب آدمی] که بر او وارد شدند، دست داده بود. از مجموعه این موارد چنین فهمیده میشود که وَجَل، ناآرامی و اضطرابی درونی نسبت به خطری در آینده است. به تعبیر قرآن، کسانی به همه تکالیف خود عمل میکنند و همه حقوق اجتماعی خود را به نیازمندان میپردازند، اما چون میدانند رهرو مسیری به سوی پروردگار عالمین هستند؛ به مختصر انجام تکالیف راضی و قانع نمیشوند و اعمال کثیر خود را در برابر پروردگار عظیم، قلیل و ناچیز میشمارند.
ر ک به: خطبه 176 نهج البلاغه بند 5 [أَنَّ اَلْمُؤْمِنَ لاَ یُصْبِحُ وَ لاَ یُمْسِی إِلاَّ وَ نَفْسُهُ ظَنُونٌ عِنْدَهُ فَلاَ یَزَالُ زَارِیاً عَلَیْهَا وَ مُسْتَزِیداً لَهَا] و خطبه 193 بند 13 در وصف متقون [لاَ یَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمَالِهِمُ اَلْقَلِیلَ وَ لاَ یَسْتَکْثِرُونَ اَلْکَثِیرَ].