وَاذْكُرُوا إِذْ أَنتُمْ قَلِيلٌ مُّسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَن يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُم بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
و به یاد آرید زمانی را که در سرزمین [مکه] اندک نفراتی به ضعف [و ذلّت] کشیده شده بودید، چندان که میترسیدید مردمان [مشرک و جاهل] شما را برُبایند37 [=امنیتی برای شما وجود نداشت]. در چنین شرایطی، او شما را [در مدینه] پناه داد و به یاری خویش نیرومند ساخت و [به رغم دست خالی و فقیر بودن مهاجران] از پاکیزهها [ی نعماتش] روزیتان داد.38 باشد تا شکرگزار [نعمات او] باشید.
37- «خطف»، ربودن و به سرعت اخذ کردن است. در قرآن آمده است که: «برق آسمان نزدیک است بینایی چشم آنان را برباید» [بقره 20- یَکَادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ]. همچنین از زبان محافظهکاران مردد در پذیرش ایمان گفته است: «اگر همراه تو پیرو قرآن شویم، از شهر خویش ربوده میشویم- مشرکین ما را دستگیر میکنند و میکشند» [قصص 57 (28:57) - وَقَالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدَى مَعَکَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا]. در نظامات قبیلهای قدیم، امنیت فرد توسط قبیله تضمین میگشت و فرد مطرود هیچ پناهی نداشت و به سرعت ربوده و به بردگی گرفته میشد.
38- نعمات خدا پاکیزه و غیر پاکیزه ندارد. طیبات در اینجا وصفی برای مطبوع طبع آدمی بودن نعمات و دلپذیری آن است. واژه متضاد طیب، خبیث است [آلعمران 79 (3:79) ، نساء 2 (4:2) ، مائده 100 (5:100) ، انفال 37 (8:37) ]. کلمه طیب یا طیبات در موارد مختلفی به کار رفته است. از جمله: مال، سرزمین، گفتار، کلام، خوردنیها، خاک، رزق، همسر، فرزند، مسکن، حیات و...