وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

و [نیز] بدانید هر آنچه غنیمت گرفتید،56 یک پنجم آن از آنِ خدا و رسول و خویشان و یتیمان و مساکین و ابن‌سبیل57 است؛58 اگر [واقعاً] به خدا و آنچه بر بنده خود [پیامبر] در روز فرقان [=تمیز حق از باطل] نازل کردیم-[همان] روز درگیری دو گروه [=مسلمانان و کافران قریش]- ایمان آورده‌اید؛ [باید از این امر اطاعت کنید] و خدا بر هر کاری قادر [=اندازه گذار] است.59

56- غنیمت از ریشه «غَنَم»، در اصل به معنای فایده و دستاورد آسان است. گوسفند را از آن جهت غنم نامیده‌اند که دارای منافعی سرشار برای آدمی است. رزق و نعمت‌های خدا را که فراوان است نیز مغانم نامیده‌اند [نساء 94 (4:94) - ...فَعِنْدَ اللهِ مَغَانِمُ کَثِیرَهٌ...]، از این روی اموال به دست آمده در جنگ را که معمولا سرشار و پُر سود است غنیمت می‌گویند.
در کل قرآن فقط همین یک آیه به خمس اشاره‌ای کرده است، در حالی که 32 آیه درباره زکات [و اغلب به همراه صلات] آمده است. قرآن خمس را مالیاتی منحصر به غنائم جنگی شمرده که مقدار آن یک پنجم [20٪] غنیمت‌ها می‌باشد، اما زکات مالیاتی است که شامل همه پس‌اندازها می‌شود و مقدار آن بسیار کمتر و تابع وضعیت اقتصادی جامعه است.
اما در فقه شیعه خمس را [که در قرآن فقط درباره غنائم جنگی آمده] به همه درآمدها تعمیم داده‌اند و زکات را [که به هر پس‌اندازی تعلق می‌گیرد] فقط به 9 مورد [طلا و نقره، شتر و گاو و گوسفند و گندم و جو و خرما]، که تولیدات گذشته بود، منحصر ساخته و محصولات صنعتی امروز و تجارت را نادیده گرفته‌اند. علاوه بر آن، سه مورد نخست از تقسیمات ششگانه خمس [سهم خدا، رسول و خویشاوندان رسول] را در غیاب رسول و امامان، سهم امام فقیر برای همیشه محسوب می‌کنند و سه مورد دیگر [یتیمان، مسکینان و ابن‌السبیل] را سهم سادات می‌شمرند! در هر حال بر این باوراند که خمس و زکات باید به مراجع تقلید یا نمایندگان آنان تسلیم گردد!
دلیل وجود خمس در میان شیعیان را باید در تاریخ این اقلیت تحت ستم و سرکوب خلفای اموی و عباسی جستجو کرد که مجبور بودند برای بقای خود و حمایت از پیروان مستضعف تحت فشار و تبلیغ دینی، بودجه‌ای فراهم کنند. گویا از دوران امامان پنجم و ششم اهل بیت سازمانی نیمه مخفی به نام «نظم السّری» شکل گرفته و امور مالی و تشکیلاتی این اقلیت مخالف و مبارز را سامان می‌داده است. مسئله خمس را باید [همچون حق عضویت احزاب سیاسی] در ارتباط با این ضرورت تاریخی فهم کرد، اما سؤال اساسی موقعی مطرح می‌گردد که شیعیان از شکل اقلیت خارج شده و با تشکیل دولت بر ثروت‌های ملی مسلط شده باشند. در چنین شرایطی آیا باز هم پرداخت خمس ضرورت دارد!؟

57- «ابن‌سبیل» را عموماً در راه ماندگان ترجمه کرده‌اند، ولی در عربستان قدیم، به دلیل سختی‌های سفر، گرمای استوایی و فقدان امکانات و امنیت سیر و سیاحت، بعید به نظر می‌رسد تعداد در راه‌ماندگان به حدّی بوده باشد که یکی از تقسیمات ششگانه غنایم به شمار آید، هرچند کاروان‌های تجاری کم و بیش در تردّد بودند اما آنها عمدتاً به ثروتمندان تعلق داشت و توده‌های عادی مردم اهل سفر و تجارت نبودند. به نظر این قلم، با توجه به معنای «سبیل الله» در قرآن، که غالباً در متن آیات جهادی و در مقابله با «سبیل الطاغوت» قرار دارد، باید مصداق ابن السبیل خانواده شهیدان یا فرزندان سبیل الله، یعنی جان‌سپاران جهاد‌گر فقیر بوده باشد. در کنار هم قرار گرفتن دو عنوان «سبیل الله» و «ابن‌السبیل» پس از حرف «فی» [وَفِی سَبِیلِ اللهِ وَابْنِ السَّبِیلِ] نیز مؤید دیگری بر ارتباط موضوعی آنها می‌کند، کماآنکه در: «وَفِی الرِّقَابِ وَالْغَارِمِینَ» پرداخت پول موضوع مشترک است. [توضیحات بیشتر در کتاب کلماتی از قرآن، مقاله سبیل الله، از همین قلم آمده است]. موضوع ابن‌سبیل در 8 آیه قرآن آمده است: بقره 215 (2:215) و 177 (2:177) ، نساء 36 (4:36) ، انفال 41 (8:41) ، توبه 60 (9:60) ، اسراء 26 (17:26) ، روم 38 (30:38) ، حشر 7 (59:7) .

58- آیه 60 سوره توبه (9:60) برای تقسیم صدقات [بیت‌المال] میان مردم، موارد هشتگانه‌ای را معرفی کرده است که با تقسیم‌بندی ششگانه غنائم، تنها در مورد ابن السبیل اشتراک دارد.

59- «قدیر» از ریشه «قدر»، سازماندهی، اندازه‌گذاری و نظام‌بخشی است که البته پایه یا محصول قدرت و توانائی می‌باشد.