وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ

و [همچنین] زبانی و دو لَبی [تا بپرسد و بگوید]؟7

7 - «جعل» [قرار دادن] دو چشم و زبان و دو لب، پس از خلق آن و نشانه کمال آفرینش است، و نکره آمدنش بیانگر امتیاز و استعدادی است که درک ظاهری و بیان آن را برای دیگران ممکن می‌سازد. در این سخن که: «چو بینی که نابینا و چاه است، اگر خاموش بنشینی گناه است» نقش چشم و گویش در راهیابی و راهنمایی دیگران به زبان ساده بیان شده است. معمولا در قرآن از ابزار سه‌گانه سمع و بصر و فؤاد [یا قلب] نام برده شده است، اما در اینجا به جای سمع، که حالت انفعالی و گیرندگی دارد، از سیستم گویندگی با حالت فعّال آن نام برده است که در کنترل اختیار آدمی است.
اینک که انسان در میان سختی‌ها [فِی کَبَدٍ] آفریده شده، چگونه و با چه ابزاری می‌تواند بر مشکلات غلبه کند؟ جز همین دو وسیله‌ای که نمودار قدرت اختیار و انتخاب و وسیله ارتباط با جهان و دیگران و رساندن و دریافتن است؟ [اقتباس از پرتوی از قرآن مرحوم طالقانی].
شگفتی‌های ساختمان چشم آدمی، که از دوران جنینی در تاریکی‌های سه گانه رحم مادر شکل گرفته، آنقدر است که هنوز علم به پیچیدگی‌های حیرت‌آور آن احاطه کامل نیافته است. به سخن حکمت‌آموز امیرالمؤمنین علی(ع): از این انسان به شگفت آیید که به قطعه‌ای پیه می‌بیند و به پاره‌ای گوشت سخن می‌گوید و به استخوانی می‌شنود و از شکافی نفس می‌کشد! «اعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ یَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ» [نهج‌البلاغه حکمت 8].