فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا

پس فجور10 [=بی‌پروایی در پرده-دری] و تقوی11 [=پروای از خلاف و خطا] را به او الهام کرد،12

10 - از نظر معنایی، فاجر مقابل متقی است و قرآن فجور را در برابر تقوا قرار داده است. متقین به نیروی تقوا [وقایه= ترمز] خود را در دایره حریم الهی نگه می‌دارند و فجّار از آنجایی که کلمات: فاجر، فجر، انفجار و... دلالت بر نوعی شکافتن و پاره کردن می‌کند، عملاً حریم و حدود حرمت‌ها را می‌شکنند. تقابل فجور و تقوی، تقابل نیروی جاذبه و دافعه [ناشی از فعل و انفعالات هسته‌ای] را تداعی می‌کند. در آیات بعدی نیز شاهد تقابل «أَفْلَحَ» با «خَابَ»، و «زَکَّاهَا» با «دَسَّاهَا» می‌باشیم.

11 - تقوا، همان تسلط بر نفس و مهار آن در انگیزه نفسانیِ حرص و حسد و بخل و آز و امثالهم است.

12 - گویا الهام فجور و تقوا به «نفس» که از مرحله تسویه خلقی برتر آمده و به نفخه روح الهی مفتخر و مؤیّد گشته، آموزشی است تا در میدان اختیار و ابتلای زندگی این دو مسیر را به خوبی بشناسد و در هبوط زمین به هدایت وجدان خود و رسولان الهی صعود کند. این همان دو بلندی صعود با دو بال سمع و بصر است که در آیه 8 (90:8) تا 10 سوره بلد از آن نام برده است: «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ»، همچنین آیه 2 (76:2) و 3 سوره انسان: «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَهٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعًا بَصِیرًا إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا».