وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ
و نام و آوازهات را برایت بلند نکردیم؟5
5 - سختترین مرحله هر کارِ دشوار، اراده کردن و به مصاف سختیها رفتن است. اینک پس از یکسالی که از دعوت پیامبر به توحید در جامعه شرکزده میگذرد، مطرح شدن و گسترش یافتن پیامش در سطح شهر مکه با همه موانع و مزاحمتها، و مطلع شدن مردم از آن، توفیق بس بزرگی است که چنین ترفیع ذکری جز به توفیق الهی مقدور نمیشد. بدیهی است که پیامبر مکرّم اسلام در مقام و منزلتی بود که نیازی به نام و شهرت نداشت، «ذکر» پیامبر همان حقایقی بود که در تداوم رسالتهای پیشین بر او نازل شده بود، آنچنانکه فرمود: «...هَٰذَا ذِکْرُ مَنْ مَعِیَ وَذِکْرُ مَنْ قَبْلِی...» [انبیاء 24 (21:24) ]. مشرکین نیز در تمسخر پیامبر میگفتند: ای کسی که بر او «ذکر» نازل شده، تو مجنونی [حجر 6]، و نیز در قرآن آمده است: «ما ذکرشان را به آنها دادهایم و آنها از ذکرشان رویگرداناند» [مؤمنون 71 (23:71) ].
با توجه به سال نزول این سوره [ابتدای سال 2 بعثت]، بالا گرفتن نام و پیام مورد نظر را باید به طور نسبی و در ارتباط باشرایط آن زمان تلقی کرد هرچند رفع ذکر پیامبر [وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ]، بعدها به طور کامل با فراگیر شدن مکتبی که آورده بود و جاودانگی نام و یاد و سنّت او تحقّق یافت. به طوری که امروز هیچ یاد و نامی همچون نام او در جهان بلند آوازه نیست. این «رفع ذکر» در واقع آثار و نتایج همان «رفع درجهای» است که از ترفیع علم و ایمان پیامبر حاصل شد: «یَرْفَعِ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ...» [مجادله 11 (58:11) ] و «...نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ وَفَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ» [یوسف 76 (12:76) ].
به طور خلاصه و در مقام تمثیل، کوهنوردی که در تلاش برای صعود به قله است، گشادگی سینه نیاز دارد تا تنگیِ نفس، او را از پیمودن بلندیها باز ندارد، کولهباری سبک تا پشت او را خم نکند و بالاخره پیروزی در فتح قله تا از فراز زمین بر آسمان بنگرد.
خواستههای سهگانه فوق که برای هر تلاشگری در تکاپوی سخت و طاقتفرسا صادق است، به طور اخص برای پیامبران الهی، که دشوارترین مسئولیت و سنگینترین بار تکلیف را به دوش داشتند، صادقتر است.