خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ

انسان را از علق3 آفرید.

3 - «عَلَق» را برخی مفسرین و مترجمین قرآن «خون بسته» دانسته‌اند که از نظر علمی پایه درستی ندارد. مرحوم دکتر یدالله سحابی [استاد فقید زمین‌شناسی] در کتاب «قرآن مجید، تکامل و خلقت انسان» [صفحه 202] با مقدمات و ملاحظاتی، علق را «مجموعه‌ای از بستگی‌ها و ارتباطات» ذکر کرده است. چه بستگی‌ها و ارتباط‌های جسمی و تشریحی انسان با موجودات گذشته، چه پیوندهای روحی و معنوی آدمی در هر زمان با همنوعان خود، و یا با اعمال خویش. در ضمن «علقه» نام یکی از مراحل جنینی نیز می‌باشد که ظهوری است از بستگی به گذشته، از طریق صفات طبیعی نسلی [ژنتیک].
مخاطب فرمانِ «اِقْرَأْ» باید فصل «ربوبیّت» کتاب آفرینش را بخواند؛ از ابتدای آن که دست تدبیری با اراده و علم و قدرتش عالم وجود را آفرید و در زیر چتر ربوبیّتش اشیاء را به کمال وجودی و رشد و تربیت رهنمون شد، تا پیدایش موجود برتری به نام انسان از منشأ ناچیزی به نام علق، تا تعلیم «قلم» برای انتقال تجربیات و آموخته‌های علمی به نسل بعد، تا آگاه شدن تدریجی آن از علوم و آیاتی که قبلا نمی‌دانست [علم الانسان ما لم یعلم]، و چنین است خواندن «اسم ربّ».