أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِـمِينَ

آیا کسی که شالوده [کار] خود را بر [دو عامل] پروای از خدا و خشنودی [او] بنا نهاده بهتر است، یا کسی که شالوده [تصمیمات] خود را بر لبه پرتگاهی فرو ریختنی 145 قرار داده که با آن در آتش دوزخ سقوط کند؟ و خداوند مردم ستمگر را به مقصد [سعادت] نمی‌رساند. 146

145- «جُرُف» به حاشیه ماسه‌ای رودخانه یا لبه سُست و ریزشی چاه گفته می‌شود که گام نهادن بر آن مساوی سقوط در آن است. با سقوط از لبه رودخانه یا چاه، در آب می‌افتیم ولی در سقوط از بنیان‌های سُست زندگی در آتش!
146- پس از نقل ماجرای مسجد ضرار، در یک نتیجه‌گیری کلی، تصمیمات و تلاش‌های انسان در زندگی، همچون تحصیل، اشتغال، ازدواج و امثالهم را به بنا و بنیادهائی تشبیه می‌کند که اگر از آغاز بر دو اصل تقوا و رضایت [رعایت ناخوشایندی و خوشایندی خداوند- نبایدها و بایدهای نظامات تشریعی او] پایه ریزی شود، دوام می‌آورد وگرنه همچون ساختمان بنا شده بر لبه سُست و ریزشی پرتگاهی فرو می‌ریزد. جمله: «فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ» در انتهای آیه، تمثیل ساختمانی را به منظوری که از مطرح کردنش مورد نظر داشته برمی‌گرداند. استفاده از نمادهای معماری به صورت مجازی [Metaphor] در قرآن سوابق دیگری نیز دارد و علاوه بر شالوده [اساس]، از واژه‌های دیگری مثل‌: جدار [دیوار]، سقف، بنا، برج، عَمَد [ستون]، بیت، معارج [راه پله]، عمارت، زینت و... استفاده شده است.