مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَن يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَى أَنفُسِهِم بِالْكُفْرِ أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ

مرمّت مساجد خدا [از جمله تعمیرات مسجدالحرام] در صلاحیت مشرکین، که [به زبان حال و قال] بر کفر خود گواهی می‌دهند نیست، 16 آنها [به دلیل شرک در عبادت] اعمال‌شان تباه است 17 و در دوزخ جاودانه‌اند.

16- قبل از فتح مکه، در سال 8 هجری [630 میلادی] توسط مسلمانان، مسجدالحرام مکان عبادت مشرکین، و کعبه انباشته از بُت‌های قبایل عرب بود، پس از فتح مکه و پاکسازی خانه از خرافات و تخریب تندیس‌های نصب شده در آن، هشدار این آیه، مسلمانانی را که همچنان به مشارکت مشرکان در هزینه تعمیر و نگهداری مسجدالحرام دلبسته بودند، متوجه می‌سازد که خرج این خانه را تنها خداپرستان موحّد باید متقبل شوند.
اما ذکر عام «مساجد»، به جای ذکر خاص «مسجدالحرام»، که مشرکین به دلایل تاریخی و فرهنگی و دینی [حضور بُت‌هاشان] تنها به آن مکان دلبستگی داشتند، حاوی این هشدار است که هر مسجدی در هر کجای عالم باید به انگیزه خالص و توحیدی بنا گردد یا تعمیر و نگهداری شود و آلوده کردن مساجد به اغراض سیاسی، صنفی، طبقاتی و... مغایر این فرمان الهی است.
17- اصطلاح «حبط اعمال» که 16 بار در قرآن تکرار شده، دلالت بر باطل و بى‌اثر شدن اعمال دارد. هر کسى هر عملى مى‌کند، به خاطر نتیجه و فایده‌اى است که از آن انتظار دارد، عمل شرط لازم است، اما کافى نیست، مگر آنکه متناسب با مقصود و منطبق با قواعدى باشد که لازمه دستیابى به آن است. همچنانکه در تجارت، اگر از قواعد علم اقتصاد و تجربیات کسب شده استفاده نکنیم، همه تلاشها‌مان «حبط» مى‌شود و سود مورد انتظارمان به باد مى‌رود.