أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِـمِينَ

آیا شما [فضیلت مقام و منصب] آب دادن به حاجیان و مرمّت مسجدالحرام را با [مقام] کسی که به خدا و روز واپسین ایمان آورد و در راه خدا جهاد کند همسان شمرده‌اید!؟ [این دو کار آسان و سخت، هرگز] در حساب خدا یکسان نیستند 18 و خدا ستمگران را به مقصد [سعادت] نمی‌رساند. 19

18- تولیّت خانه خدا، کلید داری کعبه، پرده داری آن و آب رسانی به مهمانان خدا، از گذشته دور مقام و منصبی بسیار ممتاز بوده است، نه تنها خانه خدا، بلکه خادم آستان امامان و امام زادگان بودن همواره فضیلتی بزرگ در فرهنگ دینی ما محسوب می‌شده و این شغل بدون مزد و مواجب را کسانی به صورت افتخاری در خانواده خود نسل به نسل منتقل کرده و می‌کنند و رقابتی برای احراز چنین مقامی وجود دارد. این آیه در مقام مقایسه میان دو مقام و موقعیتی است که یکی به چشم ما عظیم می‌آید و افتخار و اجر به دنبال دارد، اما آسان است و با ارتباطات حاصل می‌گردد، دومی از خانه و شهر و دیار به عشق ایمان دور شدن و هجرت کردن و از مال و جان در جهاد راه خدا خرج کردن است، که به چشم مردم دنیابین خسران می‌آید، اما در نظر خدا کمال مطلوب است و رحمت و رضوان و بهشت جاوید به دنبال دارد. در این آیه هر دو عمل تأیید شده است، اما این کجا و آن کجا!؟ آنها: ...أَعْظَمُ دَرَجَهً عِندَ اللهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ را بشارت دارند.
19- ظاهراً منظور از «ظالمین» در این آیه، مشرکینی هستند که با تولیّت مسجد‌الحرام، موقعیت دینی و اجتماعی خود در نظام بُت‌پرستی را توجیه می‌کردند و سد و مانعی برای ایمان آوردن توده‌های مردم به پیامبر و اسلام می‌شدند.