قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ

با کسانی از اهل کتاب [=دیندار شناسنامه‌ای] که نه به خدا ایمان می‌آورند و نه به روز واپسین، نه آنچه را که خدا و رسولش حرام کرده‌اند محترم می‌شمرند و نه [اصلا] به دین حق پایبندی دارند، پیکار کنید 28 تا به نیرو [ی قانون] جزیه [=مالیات] را از موضع خضوع و تسلیم [نه تکبر و گردن‌کشی] بپردازند. 29

28- منظور یهودیانی در قلمرو حکومت اسلامی هستند که در حاشیه مدینه زندگی می‌کردند ولی حضورشان در میان مسلمانان، به دلیل ناباوری به خدا و آخرت [به رغم آئین خودشان] و بی‌بند و باری‌های اخلاقی و تظاهر به حرمت‌شکنی‌های شرعی [مثل رباخواری و شراب و رشوه و قمار و...]، تجاوزی به اخلاق و عفت عمومی محسوب می‌شد. علاوه بر آن، این افراد از پرداخت جزیه، که مالیات در پناه جامعه اسلامی زیستن است، امتناع و گردن‌کشی می‌کردند، توصیه این آیه، برخورد با چنین کسانی برای مجبور ساختن‌شان به زور قانون در پرداخت حقوق اجتماعی [جزیه] می‌باشد. پس نه مسلمان کردن آنها مورد نظر بوده و نه جنگ مذهبی با اهل کتاب مصداق داشته است، آنها در واقع اراذل و اوباش و گردن‌کشانی بودند که تنها هویت یهودی داشتند ولی به هیچ اصل و آئینی پایبند نبودند.
29- حکمی که در جمله: «حَتَّى یُعْطُواْ الْجِزْیَهَ عَن یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ» به کار رفته، قابل تأمل است؛ جمله «عن ید» که معمولا به «دست خویش» ترجمه می‌شود، چندان درست به نظر نمی‌رسد. اگر چنین بود، باید «بایدیهم» می‌آمد، نکره آمدن «عن ید»، که به گونه مجازی معنای قدرت می‌دهد، می‌رساند که منظور پرداخت جزیه به زور قانون است. اتفاقاً 5 موردی که کلمه «ید» در قرآن به صورت نکره آمده، تماماً مجازی می‌باشد [4 مورد دیگر «یدالله» است]. جمله «وَهُمْ صَاغِرُونَ» نیز دلالت بر خود بزرگ بینی و تکبر آنان می‌کند که لازم شمره شده در برابر مقررات «صغیر» و تسلیم باشند.