اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَّا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ

آنها علمای دینی و راهبان خود را به جای خدا [همچون] اربابانی [دارای ولایت مطلقه] گرفتند و [نیز] مسیح پسر مریم را. 34 در حالی که مامور نبودند جز خدای یگانه را که معبودی جز او نیست عبادت کنند، [خداوند] منزه است از آنچه شریک او می‌گیرند.

34- واژه «احبار» که چهار بار در قرآن، و همواره همراه رهبان، آمده است، به علمای یهود نسبت داده می‌شود. این کلمه از ریشه «حَبَرَ» است که مفهوم «تأثیرگذاری» در مشتقات آن مشهود می‌باشد. گویا عالمان را به دلیل آثار نیکوشان در جامعه احبار نامیده‌اند. اما رُهبان [جمع راهب] به روحانیونی از دین مسیح گفته می‌شده که با صومعه نشینی و ترک دنیا می‌پنداشتند به خدا نزدیک می‌شوند، اما قرآن چنین بدعتی را خلاف رضایت پروردگار و انحراف شمرده است [حدید 27 (57:27) ]. اما «ارباب گرفتن» احبار و رهبان، همان تقلید چشم و گوش بسته و اطاعت مطلق از دستورات دینی آنان است که خلاف دستور خداوند و شرک در عبادت محسوب می‌شود. در روایتی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) آمده است که: «به خدا سوگند آنها [یهودیان و مسیحیان] برای احبار و رهبان خود روزه و نماز به جا نیاوردند، بلکه [چشم بسته] از حلالی که آن علما حرام کردند، یا حرامی که حلال کردند، پیروی نمودند و به این ترتیب، ندانسته [به جای خدا]، آنها را عبادت کردند» [أما والله ما صاموا ولا صَلُّوا ولکنهم أحَلّوا لهم حراماً وحَرّموا علیهم حلالاً، فاتَّبَعوهم وعَبَدوهم من حیث لایشعرون].