وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَكِن كَرِهَ اللَّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ

اگر قصد خروج [از شهر و رفتن به جهاد] را داشتند، حتماً ساز و برگی [=توشه و تسلیحاتی] برای آن آماده می‌کردند، اما خداوند از برانگیخته و روانه شدن آنها [به جهاد] کراهت داشت، در نتیجه، آنها را [از توفیق در مجاهدت] بازداشت 56 و گفته شد که با خانه نشینان باشید.

56- «انبِعَاثَ» از ریشه «بَعَثَ»، نوعی بیدار و برانگیخته شدن برای انجام کاری و رفتن به سوی مقصدی را می‌رساند، انبعاث [در باب انفعال] دگرگونی پذیری را می‌رساند که البته منافقان این استعداد را ضایع کرده بودند. «ثَبَّطَهُمْ» از ریشه «ثَبَطَ»، از بازداری و حبس چیزی یا کسی حکایت می‌کند. منظور این نیست که چون خدا آنها را دوست نداشت، مانع شد به جهاد بروند، که اگر چنین بود، ایرادی متوجه آنها نمی‌شد که چرا به جهاد نیامدند! بلکه این ممانعت، بازتاب و نتیجه دوروئی و نفاق خودشان در نظام علت و معلولی بود.