وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

و [برخلاف منافقان] مردان و زنان مؤمن، یار و یاور یکدیگرند [=نسبت به هم احساس تعهّد و تکلیف اجتماعی می‌کنند؛ و در این راستا] به معروف [=امور پسندیده و نیکو] فرا می‌خوانند و از منکر [=امور ناپسند و زشت] باز می‌دارند و نماز به پا می‌دارند و زکات می‌دهند و از خدا و رسولش اطاعت می‌کنند. آنهایند که خدا مشمول رحمت قرار خواهد داد، به راستی خدا عزّتمند حکیم است. 90

90- صفت «عزیز» در زبان عربی، دلالت بر عزّت مطلق، یعنی ابرقدرت بودن می‌کند که دستی بالای دست او نیست. از این نظر، به شاهان نیز «عزیز» می‌گفتند. مثل عزیز مصر [فرعون]. زمین بلندی را که آب بر آن سوار نمی‌شود نیز «عزاز» می‌گویند. اما صفت حکیم دلالت بر محکم و استوار و مبرای از عیب و نقص بودن می‌کند، همچون جسم محکمی که نشکن و یکپارچه است. خدا حکیم است، چون کارش کامل است و رخنه و راهی برای نفوذ خرابی و نقص در آن نیست.