وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

خدا به مردان و زنان مؤمن، بوستان‌هائی که نهرها از زیر آن جاری است وعده داده است 91 [که] برای همیشه در آن خواهند بود، و [نیز] مسکن‌هائی دلچسب 92 در بهشت ابدی، 93 و خشنودی خدا که [از همه این نعمت‌ها] بالاتر است. 94 این است همان کامیابی بزرگ.95

91- در قرآن 35 بار در وصف بهشت، جمله: «تجری من تحتها الانهار» تکرار شده که نمادی است از جریان داشتن دائمی حیات و سبز و خرمی بهشت. بدیهی است چنین وصفی برای ساکنین صحاری سوزان عربستان و مردمان حاشیه کویر بسیار مطبوع‌تر و دل‌انگیزتر بوده تا مردمان ساکن در جنگل‌ها و سواحل دریاها. بنابراین به جای متوقف ساختن ذهن خود روی باغ‌هائی که از زیر آن نهرهای آب جاری است، باید با شناخت ظرف زمانی و مکانی و قالب فرهنگی این آیات، پیام امروزی آن را که دلالت بر سبز و خرمی زندگی بهشتیان و جریان داشتن دائمی عامل چنان خرمی می‌کند دریافت کرد. این نهرهای جاری محصول همان حَسَنات جاری و خیر و خدمات مستمری است که در زندگی دنیا داشتند.
92- نعمات خدا پاکیزه و غیر پاکیزه ندارد. طیّبات در اینجا وصفی برای مطبوع طبع آدمی بودن نعمات و دلپذیری آن است. واژه متضاد طیب، خبیث است [آل‌عمران 79 (3:79) ، نساء 2 (4:2) ، مائده 100 (5:100) ، انفال 37 (8:37) ]. کلمه طیب یا طیبات در مواردی مختلف به کار رفته است. از جمله: مال، سرزمین، گفتار، کلام، خوردنی‌ها، خاک، رزق، همسر، فرزند، مسکن، حیات و...
93- معنای عدن استقرار دائمی است، همچنانکه معدن جایگاه دائمی فلزات است. این کلمه که 11 بار در قرآن تکرار شده است، مثل خلود، دلالت بر جاودانگی می‌کند و همواره درباره بهشت است.
94- کلمه «رِضْوَانٌ» 8 بار در قرآن تکرار شده که در 3 مورد، رضوان الله را بالاتر از بهشت یا مستقل از آن قرار داده است [آل‌عمران 15 (3:15) ، توبه 21 (9:21) و 72 (9:72) ].
95- فوز و فلاح را رستگاری معنا می‌کنند، ولی تفاوتی میان این دو واژه وجود دارد؛ فلاح از ریشه «فـَلـَحَ» شکفتن و شکوفا شدن استعدادهای بالقوه معنوی در نفس آدمی است که در زندگی دنیا باید تحقق یابد، اما فوز، به سلامت رسیدن به مقصود و نجات یافتن از خطرات مسیر است. اعراب به بیابان و صحاری کویری «مفازه» می‌گفتند و عبور به سلامت از چنین صحاری سوزانی را فوز می‌شمردند.