وَلَا عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لَا أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوا وَّأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلَّا يَجِدُوا مَا يُنفِقُونَ

ـ [و نیز ملامتی] نیست بر کسانی که وقتی آنچنان 120 [مشتاق مشارکت در جهاد و افسرده از نداشتن مَرکب] نزد تو آمدند تا سوار [و رهسپار جهاد]شان کنی، گفتی: [متأسفانه] مرکبی نمی‌یابم تا شما را بر آن سوار کنم، [و آنها نومیدانه و غمگین] برگشتند در حالی که دیدگان‌شان از غم آن که چیزی در بساط ندارند تا [در راه خدا برای جهاد] هزینه کنند، اشکبار شده بود. 121

120- حرف «ما» در «إِذَا مَا أَتَوْکَ»، دلالت بر چگونگی و نحوه آمدن آنها نزد رسول می‌کند، وگرنه بدون آن نیز جمله کامل بود.
121- «تَفِیضُ»، از «فَیضَ»، مفهوم پُر شدن و جاری گشتن دارد. مثل: سیل باران در دشت، آب از چشمه و حرکت میلیونی حاجیان از عرفات به مشعر و منی. منظور این نیست که قطره اشکی ازچشمشان چکید، بلکه سیل اشک از دیدگان‌شان جاری شد.