الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
بادیه نشینان [غالباً] از نظر کفر و نفاق [به دلیل انزوا و دوری از تمدّن و علم و فرهنگ، از شهرنشینان] سختتراند 128 و بر نشناختن حدود آنچه خدا بر رسولش نازل کرده مستعدتراند 129 [=مقاومت بیشتری در برابر فهم مقررات اجتماعی دارند] و خدا بسیار دانای حکیم است.
128- زندگی در صحرا یا روستاهای پراکنده، نسبت به زندگی در مجتمعات بزرگتر انسانی، به دوران غارنشینی و مختصات معیشتی آن نزدیکتر است، آدمیان در تبادل تجربه و دستاوردهای فکری و فرهنگی است که معرفت و شناخت پیدا میکنند و ذهنشان بازتر میشود و از تنگنظری به وسعت اندیشه میرسند. سختتر بودن بادیه نشینان در کفر و نفاق، از نوعی محافظهکاری و تعصّب نسبت به سنتهای باستانی و احساس ترس و ناامنی روانی از گرایش به اندیشه تازه حکایت میکند، بنابراین یا آن را انکار میکنند [کفر]، و یا اگر قدرت مقابله نداشته باشند، در ظاهر میپذیرند و در باطن کارشکنی میکنند [نفاق].
129- «أَجْدَرُ» [صفت تفضیلی] از ریشه جِدار [دیوار] میباشد که حائل و مانعی میان دو چیز محسوب میشود. این واژه فقط 4 بار در قرآن به کار رفته که 3 مورد دیگر [جِدار و جمع آن جُدُر] اشاره به دیوار متعارف دارد. با این مفهوم لغوی، گوئی در برابر بادیهنشینان دیوار بلندی برای درک و فهم حدود مقررات الهی، که لازمه زندگی اجتماعی در جوامع مدنی است، وجود دارد و لذا به راحتی به تکالیف اجتماعی، از جمله مشارکت در دفاع از جامعه، تن نمیدهند و تفرّد و تک روی میکنند.